برای آشنایی نزدیکتر با زبان و فرهنگ مردم ایران، تصمیم گرفتیم به برخی ضرب المثلها و اصطلاحات همراه با تاریخ و یا داستان پیدایی آنها بپردازیم. این مهم به گردن دوستان افتاد و قرار بر این شد که هر کدام ضربالمثلی را انتخاب و بازنویسی کرده برای دریچه بفرستند. بخش ضرب المثلهای وب سایت فرهنگسرا را ـ با تشکر از زحمات آنها ـ مرجع قرار دادیم که مرجع آنان نیز کتاب «ريشههاي تاريخي امثال و حکم» تأليف زندهياد مهدي پرتوي آملي است.
آنچه در این بخش میخوانید نوشته دوستان میباشد که ضمن ویراستاری، سعی شده است در حدّ امکان کمترین تغییرات در آنها صورت گیرد.
متن زیر نوشته خانم کاتاژینا ردتسکا /Katarzyna Rodacka دانشجوی سال سوم کارشناسی، رشته ایرانشناسی میباشد.
« با آب حمّام، دوست میگیرد»
منظور این ضربالمثل این است که بعضی از مردم میتوانند بهطور ساده دوست بگیرند زیرا آنها در قلبشان صمیمیت زیادی دارند.
این عبارت در زمانهای قدیم پدید آمده است و در حمّامهای عمومی ریشه دارد. در گذشته در همهی شهرهای ایران حمام عمومی وجود داشت و در هر حمام خزینهی پر از آب. امروزه این خزینهها دیگر وجود ندارند. از طلوع آفتاب تا ساعت هشت صبح، حمام عمومی در اختیار مردان، و بعداً ـ گاهی تا عصر ـ مخصوص زنان بود. باید گفت که هر ساکن شهر، حداقل یکبار در هفته به حمام میرفت. علاوهبر این، حمام عمومی جایی بود که زندگی اجتماعی در آن جریان داشت و رسمورسوم خاص خود را هم داشت. یکی از این رسوم ریختن آب گرم بر سر بزرگتران بود. وقتیکه جوانی وارد حمام میشد و میخواست ادب کند، اول یک لگن آب گرم از خزینه بر میداشت و آن را بر سر بزرگتر میریخت. باید جوان، این کار را با رعایت تقدّم انجام میداد. ممکن بود در وقت وارد شدن جوان، بزرگتران از لیف و صابون استفاده کنند، در اینصورت جوان پشتشان را با لیف و صابون میشست چون در آن لحظه آنها آب گرم لازم نداشتند. همهی این کارها با صمیمیت انجام میشد. رسم دیگر این بود که وقتی کسی به خزینه وارد میشد و آنجا چند نفر بودند، باید به همه سلام کند و پیشنهاد ریختن آب بدهد. این رسم هم نسبت به آشنایان بود و هم نسبت به غریبهها، اما میشود گفت که این پیشنهاد بیشتر به غریبهها بود چون بین دوستان و آشنایان تعارف لازم نیست.
پس هر کسی که به حمّام عمومی وارد میشد، میتوانست از آنجا با چند دوست بیرون برود. حمام عمومی جایی پر از دوستی و صمیمیت بود و به این دلیل وقتی کسی بهراحتی با بیگانه دوست میشود، میگویند او « با آب حمام دوست میگیرد.»
„Wraz z łazienną wodą znajduje przyjaciół”
W starożytnym Iranie łaźnia publiczna była zarazem miejscem spotkań Irańczyków. Miejsce to w godzinach porannych odwiedzali mężczyźni, natomiast od godziny 8 rano, nawet do popołudnia łaźnia była zarezerwowana dla kobiet.
W łaźni publicznej obowiązywał swego rodzaju kodeks, który był przestrzegany przez wszystkich użytkowników. Wedle zwyczaju, każdy z młodych, który wszedł do łaźni zobowiązany był przynieść najpierw wiadro ciepłej wody ze zbiornika dla starszyzny siedzącej na dziedzińcu i polanie zgromadzonych po kolei wodą, pamiętając oczywiście o zasadzie pierwszeństwa. Inny zwyczaj dotyczył sali, w której znajdowali się młodzi. Po wejściu do takiej sali, młody człowiek powinien gestem zaproponować polanie wodą współkąpiącym się. Wyrażał to gestem włożenia rąk pod wodę w zbiorniku. Taka propozycja obowiązywała zarówno w stosunku do znajomych jak i zupełnie obcych osób. Wobec tych drugich powinno się być wręcz milszym. Wszystkie wyżej wymienione czynności wykonywano z życzliwością i serdecznością.
W związku z takimi zwyczajami, przysłowie odnosi się do osób życzliwych i przyjacielskich, którym z łatwością przychodzi nawiązywanie kontaktów.
کاتاژینا رُدَتسکا
Katarzyna Rodacka
سلام. خیلی مطلب خوبی بود. البته با اجازه من میخواهم از یک جنبه دیگر هم به این ضربالمثل نگاه کنم. کاربردی که من از این ضربالمثل دیدهام، معمولا به صمیمیت اشاره ندارد و به این اشاره میکند که کسی بخواهد بدون صرف هزینهای از خود، یک رابطه دوستی خلق کند. یعنی با صرف چیزی که متعلق به خودش نیست. مثلا اگر کسی وسیله یک فرد دیگر را به فرد دیگری تعارف کند یا در اختیار او قرار بدهد، گفته میشود: فلانی میخواهد با آب حمام دوست بگیرد. یعنی فرد برای ایجاد دوستی از خودش مایه نگذاشته است. این ضربالمثل بین آذریزبانهای ایرانی هم استفاده میشود. در ترکی آذری معادلش این است: حامام سویونان دوست توتماق!
پاسخحذف