در زبان فارسی برای یک فعل، ممکن است چند معادل وجود داشته باشد با شدت و ضعف های مختلف در معنی آن ها. توجه کنید :
خوردن
میل بفرمایید (رسمی) mejl befarmaaid
نوش ِ جان کنید (مؤدّبانه) nusz-e dżaan konid
بخورید/بخور (معمولی) bochor/ bochorid
بلمبون (بی ادبانه) belonbun
کوفت کن (خیلی بی ادبانه) kuft kon
خنّاق/حنّاق کن (خیلی بی ادبانه) chonnaagh/honnaagh kon
آوانگاری واژه ها براساس زبان لهستانی انجام شده است.
من شنیده بودم میگن خناق بگیری. تا حالا نشنیده بودم که بگن خناق کن! و برای خوردن هم به کار بره. جالبه.
پاسخحذفاین کاری که شروع کردید خیلی خوبه و می شه اینطوری کلی اصطلاح یاد گرفت.
شاید این نوع کاربرد (خناق کن) در حوزه جغرافیایی خاصی استفاده شود و نه در همه جا. ساخت آن مانند "کوفت کن" است. درواقع "کوفت بگیری" ساخت منطقی آن است اما به صورت مجازی "کوفت کن" به کار می رود. به این معنی که : بخور و امیدوارم که این، تو را به بیماری کوفت مبتلا کند!
پاسخحذف