جمعه، تیر ۰۶، ۱۳۹۳

استان کرمان / جیرفت / کنار صندل / شهر دقیانوس

مورخان و باستان شناسان ایرانی با حفاری‌های بسیار در حوضهٔ هلیل رود و روستای کنار صندل به این مهم دست یافتند که گهوارهٔ تمدن خاور میانه بین النهرین نیست بلکه جیرفت است. آنها با حفاری و پیدا کردن سنگ‌های صابونی در حوزهٔ هلیل رود موفق به اثبات نظریه شهر دقیانوس و کنار صندل شدند و آن را به ثبت ملی رساندند. آنها  پیکرهٔ انسان نمای یک بت را نیز پیدا کردند. طبق این نظریه شهری در کنار هلیل رود به مساحت ۴۰۰ کیلو متر مربع وجود داشته که حتی از تمدن بابل و بین النهرین نیز قدیمی تر بوده است که این با یافت بیش از ۴۰۰ شی گرانبها حاصل شد و پروژهٔ شهر دقیانوس و کنار صندل اولین تمدن در خاور میانه به شمار رفت وبه ثبت ملی رسید.
شهر دقیانوس و تپه‌های کنار صندل

تپه باستانی ۷ هزار ساله کنارصندل . جیرفت


شهر دقیانوس ومیراث فرهنگی جیرفت (روستای کنارصندل)
http://www.daqianus.com/%D8%AC%D8%A7%D8%B0%D8%A8%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%AC%DB%8C%D8%B1%D9%81%D8%AA/

چهارشنبه، تیر ۰۴، ۱۳۹۳

"بانوی بهشتی" ترجمه داستان هایی از نویسندگان مطرح لهستانی / روشن وزیری

مجموعه‌داستان «بانوی بهشتی» شامل شش داستان کوتاه از نویسندگان شناخته‌شده‌ی لهستان

https://www.facebook.com/271593316211423/photos/a.271628212874600.57890.271593316211423/691761407527943/?type=1&theaterl

ای جان ِ جان ِ جان ِ من / مولانا - کامکارها


 
آن سو مرو اين سو بيا اي گلبن خندان من
اي عقل عقل عقل من اي جان جان جان من
زين سو بگردان يک نظر بر کوي ما کن رهگذر
برجوش اندر نيشکر اي چشمه حيوان من
خواهم که شب تاري شود پنهان بيايم پيش تو
از روي تو روشن شود شب پيش رهبانان من
عشق تو را من کيستم از اشک خون ساقيستم
سغراق مي چشمان من عصار مي مژگان من
ز اشکم شرابت آورم وز دل کبابت آورم
اين است تر و خشک من پيدا بود امکان من
درياي چشمم يک نفس خالي مباد از گوهرت
خالي مبادا يک زمان لعل خوشت از کان من
با اين همه کو قند تو کو عهد و کو سوگند تو
چون بوريا بر مي شکن اي يار خوش پيمان من
نک چشم من تر مي زند نک روي من زر مي زند
تا بر عقيقت برزند يک زر ز زرافشان من
بنوشته خطي بر رخت حق جددوا ايمانکم
زان چهره و خط خوشت هر دم فزون ايمان من
در سر به چشمم چشم تو گويد به وقت خشم تو
پنهان حديثي کو شود از آتش پنهان من
گويد قوي کن دل مرم از خشم و ناز آن صنم
اول قدح دردي بخور وانگه ببين پايان من
بر هر گلي خاري بود بر گنج هم ماري بود
شيرين مراد تو بود تلخي و صبرت آن من
گفتم چو خواهي رنج من آن رنج باشد گنج من
من بوهريره آمدم رنج و غمت انبان من
پس دست در انبان کنم خواهنده را سلطان کنم
مر بدر را بدره دهم چون بدر شد مهمان من
هر چه دلم خواهد ز خور ز انبان برآرم بي خطر
تا سرخ گردد روي من سرسبز گردد خوان من
گفتا نکو رفت اين سخن هشدار و انبان گم مکن
نيکو کليدي يافتي اي معتمد دربان من
الصبر مفتاح الفرج الصبر معراج الدرج
الصير ترياق الحرج اي ترک تازي خوان من
بس کن ز لاحول اي پسر چون ديو مي غرد بتر
بس کردم از لاحول و شد لاحول گو شيطان من

استان کردستان / دیوان دره / غار کرفتو (2)

پنجشنبه، خرداد ۲۹، ۱۳۹۳

خانه ام ابریست / نیما یوشیج / کامکارها

https://www.youtube.com/watch?v=UnCSAVAOrxw

 
خانه‌ام ابری‌ست

خانه‌ام ابری‌ست
يکسره روی ِ زمين ابری‌ست با آن .
از فراز ِ گردنه خرد و خراب و مست ،
باد می‌پيچد .
يکسره دنيا خراب از اوست ،
و حواس ِ من !
آی نی‌زن که تو را آوای ِ نی برده‌ست دور از ره ، کجايی ؟

خانه‌ام ابری‌ست امّا ،
ابر بارانش گرفته‌ست .
در خيال ِ روزهای ِ روشنم کز دست رفتندم ،
من به روی ِ آفتابم ،
می‌برم در ساحت ِ دريا نظاره .
و همه دنيا خراب و خرد از باد است ،
و به ره نی‌زن که دايم می‌نوازد نی ، در اين دنيای ِ ابر اندود ،
راه ِ خود را دارد اندر پيش .

--------------

سه‌شنبه، خرداد ۲۷، ۱۳۹۳

در موزه سمنان

https://www.facebook.com/photo.php?fbid=145169338887382&set=a.145169142220735.32651.100001829496749&type=1&theater
در موزه سمنان اسکلت زنی ست که حدود چهار هزار سال قدمت دارد . با فرزندی در شکم که هرگز به دنیا نیامد. زن حدودا هفده ساله ست و حامله بود که به دیار مردگان پیوست غافل از اینکه دیگر بار اما به شکلی دیگر زنده خواهد شد . این اسکلت در تپه حصار دامغان پیدا شده است.

شنبه، خرداد ۱۷، ۱۳۹۳

استان آذربایجان غربی - مهاباد - روستای اگریقاش - گور دخمه فقره قا (فخریگاه)


دخمه سنگی (فخریگاه) در تاریخ ۲۹ آذر ۱۳۱۶ با شمارهٔ ثبت ۲۸۸ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است

گور دخمه سنگی فخریگاه بر بالای کوهی صعب العبور قرار دارد و شواهد نشان مي دهد كه کتیبه اي داشته كه دزديده شده است

دخمه فخریگاه فاقد مدخل ورودی بوده و در ایوان آن دو ستون سنگی ایجاد شده که پاستون‌ها شبیه گلدان وارونه ست . ستون‌های جلوی این ایوان و داخل مقبره به مرور زمان از بین رفته و تنها پا ستون‌های و سرستون‌ها باقی مانده‌اند. داخل مقبره نیز یک سالن به اندازه عرض ایوان وجود دارد که با 2 پله جرزدار از هم جدا می‌شوند.اطاق جلویی احتمالا مخصوص انجام مراسم تدفین بوده و در اطاق بعدی 3 قبر مستطیل شکل به چشم می‌خورد که یک قبر بزرگ به صورت افقی و دو قبر کوچک به شکل عمود بر ایوان در آن تراشیده شده ست . عمق قبرها حدود 50 سانتیمتر است .

آرامگاه فخریگاه دارای دو پله، چهار ستون سنگی و سه قبر ست. ارتفاع آن از دامنه کوه 5/3 متر است. مورخان احداث دخمه سنگی را بین سالهای 660 تا 840 قبل از میلاد میدانند
نمای دشت مقابل از فخریگاه